بر اساس مطالعات انجام شده، افسردگی یکی از رایج‌ترین اختلالات روانی کشور است. این بیماری غیر کشنده می‌تواند بر روی عملکردهای اجتماعی افراد اثرات منفی داشته باشد و هزینه‌هایی را بر سلامت جسمانی و اجتماعی جوامع تحمیل کند.

به گزارش گروه اجتماعی مشرق، شادی و نشاط و وجود آن در هر جامعه‌ای، از دیدگاه متخصصان حوزه‌های مختلف، از نشانه‌های یک جامعه سالم است.به این معنا که توان افراد برای تلاش و حرکت با میزان نشاط آنان رابطه‌ای مستقیم دارد.

وقتی این شاخص مهم در هر جامعه‌ای کم رنگ شود، به معنای آن است که افراد به اختلالات روانی مانند افسردگی و انفعال دچار شده‌اند و یا در آستانه ابتلا به آن قرار دارند.

بر اساس مطالعات انجام شده، افسردگی یکی از رایج‌ترین اختلالات روانی کشور است. این بیماری غیر کشنده می‌تواند بر روی عملکردهای اجتماعی افراد اثرات منفی داشته باشد و هزینه‌هایی را بر سلامت جسمانی و اجتماعی جوامع تحمیل کند. مطالعه ملی بار بیماری‌ها و آسیب‌ها نیز در ایران نشان می‌دهد که بیماری‌های روانی و اختلالات رفتاری پس از حوادث عمدی و غیرعمدی، بزرگ‌ترین مشکل سلامت از لحاظ شاخص سال‌های تعدیل شده عمر در اثر ناتوانی است.‏

در پژوهشی که دکتر علی منتظری، عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و رئیس پژوهشکده علوم بهداشتی و همکارانش در آخرین کار مطالعاتی خود درباره افسردگی انجام داده اند، با مرور ۴۴ مقاله فارسی و ۱۲ مقاله انگلیسی در فاصله سال‌های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸ در مجلات معتبر علمی – پژوهشی داخلی و بین‌المللی و بررسی نتایج آنها، مقاله‌ای تحت عنوان «افسردگی در ایران» در فصلنامه «پایش» پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی منتشر کرده‌اند که نتایج در خور توجهی دارد.

چرا افسردگی خطرناک است؟

دکتر منتظری افسردگی را نوعی اختلال خلقی می‌داند که ما به ازای فیزیولوژیک دارد.بدین معنا که با بروز افسردگی هورمون‌های استرس آزاد شده و موجب بروز سکته‌های قلبی و مغزی می‌شود. در واقع این هورمون‌ها نقش واسطه‌ای در بیماری‌های کشنده دارند. برای مثال اثبات شده که فکر خودکشی و یا اقدام به خودکشی نیز با این هورمون‌ها ارتباط دارد و لذا موضوع افسردگی و شیوع بالای آن از این منظر خطرناک است و باید مورد توجه قرار گیرد.

به گفته این پژوهشگر علوم سلامت، عوامل روانی، محیطی و گاهی اوقات عوامل فیزیولوژیک در بروز و یا تشدید افسردگی نقش دارند. در توضیح عوامل فیزیولوژیک می‌توان گفت به طور مثال کسی که درد بیش از حد را بنا به ابتلا به بیماری‌های خاص تحمل می‌کند، در نهایت به خستگی و افسردگی مبتلا می‌شود.‏

عوامل اجتماعی و افسردگی

اما در کنار تمامی این عوامل، پژوهش دکتر منتظری معتقد است که عوامل اجتماعی نیز در بروز یا تشدید افسردگی نقش زیادی دارد.

وی در این باره می‌گوید: مطالعات نشان می‌دهد که توزیع نابرابر امکانات، ثروت، قدرت، کالا و خدمات، توزیع نابرابر فرصت‌ها، همگی می‌توانند به بروز افسردگی و یا تشدید آن منجر شوند.

به طور مثال در بحث سیاسی، اینکه افراد احساس کنند که صدای آنان شنیده نمی‌شود یا نمی‌توانند مشارکت‌های سیاسی داشته باشند، خود عاملی است که می‌تواند به افسردگی منجر شود. جامعه‌ای شادتر است که در آن فرصت‌ها برای آحاد جامعه، عادلانه است.

‏وجود نابرابری‌های گوناگون در جامعه مانند نابرابری‌های جنسیتی و طبقه اجتماعی از عوامل عمومی بروز و شیوع افسردگی در جوامع است و بر اساس متون پژوهشی جدید، نابرابری، افسردگی را تشدید می‌کند.

این پژوهشگر ارشد علوم سلامت در همین زمینه به نتیجه مطالعه‌ای در تهران اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: میزان تاثیر نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روان افراد بالای ۱۵ سال خانوارهای تهرانی را مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی افراد بیشترین سهم را در نابرابری سلامت روان به خود اختصاص می‌دهد و پس از آن وضعیت آموزشی و تحصیلات افراد، گروه سنی، شهرستان محل اقامت، وضعیت استخدامی و اشتغال افراد و مولفه‌های دیگر مانند وضعیت تاهل و جنسیت قرار دارد.

وی از دیگر عوامل اجتماعی مهم در بروز افسردگی به عدم حاکمیت قانون اشاره می‌کند.‏

دکتر منتظری در توضیح آن می‌گوید: در جامعه‌ای که قانون به درستی اجرا نشود و قانون‌گریزی در سطح بالایی باشد، افراد بیشتری به افسردگی مبتلا می‌شوند. زیرا افراد از این‌که نتوانند از حقوق خود دفاع کنند و روشی برای احقاق حق خود نیابند، افسرده می‌شوند. بنابراین اگر اراده‌ای برای پیشگیری از افسردگی در جامعه وجود داشته باشد، باید اول برای اجرای قانون در سطح جامعه تلاش کرد تا افراد احساس کنند در پناه قانون به حق خود می‌رسند.

‏‏«احساس عدالت» در جامعه نیز از شاخص‌های تاثیرگذار در افسردگی است. رئیس پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی معتقد است در جامعه‌ای که احساس بی‌عدالتی باشد، افراد دچار افسردگی می‌شوند و برای کار و زندگی انگیزه‌ای ندارند؛ بنابراین هر جامعه‌ای که بخواهد شاداب و پرنشاط باشد، باید احساس عدالت کند؛ ضمن آن‌که «احساس عدالت» از «اجرای عدالت» بسیار مهم‌تر است، یعنی افراد احساس‌ کنند فرصت‌ها در جامعه به درستی و براساس شایستگی‌ها توزیع می‌شود تا آنجا که نگران آن نباشند که اگر فردا به سراغ فرصتی که حق آنان است، بروند بسیار دیر است.

از این رو ضروری است نظام تبلیغاتی، فرهنگی و رسانه‌ای تمامی توان خود را در این راستا متمرکز کند که احساس عدالت در میان مردم گسترش یابد و مسئولان باید متوجه باشند که نمی‌توان در مقابل نبود احساس عدالت در میان آحاد جامعه بی‌تفاوت بود.‏

آسیب پذیر‌ترین افراد مقابل افسردگی

در بین جمعیت‌های ایرانی، افراد بیوه بیشترین میزان افسردگی در کشور را دارند که بعد از آنان افراد مطلقه قرار دارند. همچنین افراد متاهل پس از این دو گروه بیشترین درصد ابتلا به افسردگی را دارند و افراد مجرد دارای کمترین میزان افسردگی در کشور هستند.

به گفته دکتر منتظری، افراد مطلقه با احساس شکست و ناکامی در زندگی مواجه هستند و این شکست باعث شده با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کنند. همین آسیب‌های روحی افراد مطلقه را مستعد افسردگی می‌کند.

در مورد افراد متاهل نیز مطالعات نشان می‌دهد که تاهل باعث سلامت افراد می‌شود و رفتار‌های مخاطره‌آمیز را کاهش می‌دهد اما این‌که در متاهلان شیوع افسردگی بالاتر است به دلیل شرایط موجود اقتصادی و سخت بودن زندگی متاهلان، تعدد مسئولیت متاهلان در تامین مالی و مراقبت از کانون خانواده است.

از دیگر نتایج جالب توجه این پژوهش بالاتر بودن شیوع افسردگی در جمعیت روستایی و شهرهای کوچک به نسبت شهرهای بزرگ است.

دکتر منتظری دلیل آن را نبود توجه کافی به روستاها می‌داند و معتقد است روستاهای بسیاری دچار زوال شده‌اند و جمعیت سالمند روستا افزایش یافته و از آنجا که سالمندان به شدت آسیب‌پذیر هستند، چرا که آنها با تنهایی، فقر، نبود توسعه‌یافتگی در محیط زندگی و بیماری مواجهند لذا ما افسردگی بیشتری در روستاها مشاهده می‌کنیم.

یافته‌های مطالعات دکتر منتظری و همکارانش نشان می‌دهد افسردگی در زنان و دختران بیشتر از مردان است، به‌طوری که زنان حدود ۱٫۷ برابر بیشتر از مردان افسرده هستند.در توضیح چرایی آن دلایلی مانند: آناتومی و بافت بدنی زنان، تجربه دوران‌هایی همچون بارداری و زایمان و انجام توامان وظایف شغلی و خانه داری ذکر می‌شود.

به اعتقاد این متخصص علوم بهداشتی نقش‌های جنسیتی عاملی مهم در شدت و ضعف افسردگی محسوب می‌شوند. زنان مجبورند در نقش مادر، همسر و نیز در وظیفه شغلی خود در جامعه، ایفای نقش کنند و سختی و شدت انجام همزمان این نقشها موجب بروز خستگی و در نتیجه افسردگی می‌شود.گفتنی است بر اساس نتایج این پژوهش تقریبا در تمامی جوامع افسردگی در زنان بیشتر از مردان گزارش شده است.

دکتر منتظری در ادامه گفتگو به یکی دیگر از یافته‌های پژوهش اشاره می‌کند و می‌گوید: در مورد بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن، یعنی کسانی که باید سال‌‌ها با یک بیماری زندگی کنند، مانند مبتلایان به سرطان، ام‌اس، آرتروئید، روماتوئید و امثال آنان، که بهبود کامل بیماری حاصل نمی‌شود نیز میزان شیوع افسردگی نسبتاً بالاست.

‏ همچنین با افزایش سن، میزان افسردگی افزایش می‌یابدچنانچه بیشترین میزان افسردگی در میان سالمندان شیوع دارد.

نشانگان و تبعات افسردگی

این متخصص و پژوهشگر علوم سلامت در ادامه می‌گوید: افسردگی نشانگانی دارد که گاهی بدون آنکه یکی از آنها هم وجود داشته باشد فرد خود را افسرده اعلام می‌کند. اختلالاتی مانند بی‌اشتهایی، کم‌خوابی، بی‌خوابی، اختلال در برنامه‌های روزانه، بی‌حوصلگی، رسیدگی نکردن به وضعیت ظاهر و پیگیری نکردن مسائل مورد علاقه که البته تمامی این علائم باید توسط متخصصان تأیید شود و از نظر تشخیص قطعی افسردگی باید حداقلی از این نشانگان وجود داشته باشد.

وی تاکید می‌کند: آنچه ما به عنوان پژوهشگر می‌بینیم آن است که روز به روز بر عوامل تشدید‌کننده احساس افسردگی و افسردگی به معنای نوعی اختلال روانی افزوده می‌شود و زنگ خطر اینجا به صدا درمی‌آید.به همین سبب گفته می‌شود اکنون که به اثبات رسیده عوامل اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از زمینه‌ها با سلامت مردم ارتباط دارد، مسولان باید در این مورد هوشیار‌تر عمل کنند و با جدیت بیشتری نسبت به رفع مشکلات اقدام کنند.

دکتر منتظری یکی از بدترین تبعات شیوع افسردگی افزایش گرایش آمار مبتلایان به الکل و مواد مخدر است. زیرا این افراد برای فرار از موقعیت و فراموشی وضعیت نامطلوب به این مواد پناه می‌آورند.

از دیگر تبعات این اختلال روانی تحمیل بار مالی بر جامعه است. بی‌حوصلگی از اولین علائم افسردگی است که باعث نبود دقت در انجام وظایف اجتماعی و نقش اجتماعی افراد در محیط کار، خانواده و در ارتباط با همکاران می‌شود و انجام وظایف با اختلال مواجه می‌شود. از اینرو از جمله آثار افسردگی هدر رفت سرمایه‌های مادی و معنوی است. افراد افسرده در انجام وظایف خود در قبال مردم دچار اختلال می‌شوند و در مخاطبان نارضایتی ایجاد می‌کنند و جامعه به صورت زنجیروار درگیر و هزینه‌هایی بر نظام اجرایی تحمیل می‌شود.

به اعتقاد این پژوهشگر افراد باید با شناسایی عواملی که باعث بروز یا تشدید افسردگی در آنان می‌شود، به نحوی در این عوامل تغییرات ایجاد کنند. به طور مثال فردی که بنا به شرایط خاص کاری، کارش زمینه بروز یا تشدید افسردگی در اوست، باید یا آن را تغییر دهد یا تلاش کند که با شغل خود سازگاری یابد و این موضوع با تمرین ممکن است. قرار گرفتن در موقعیت خاص یا خواندن اخبار خاص از جمله عواملی است که اگر منجر به افسردگی می‌شود، باید در آن‌ها تغییر ایجاد کرد.

وی می‌افزاید: گاهی افراد قادر به شناسایی این عوامل هستند که باید تلاش کنند در آن‌ها تغییر ایجاد کنند و مناسب‌تر آن‌که از طریق غیردارویی به مبارزه با افسردگی بپردازند. مثلاً با انجام ورزش و رفتن به سفرهای زیارتی و تفریحی. به هر حال اگر افراد نمی‌توانند زمینه‌های بروز افسردگی خود را شناسایی کنند بهتر است با متخصصان برای شناسایی این عوامل اقدام کنند.

انگ خوردن و ترس ناشی از انگ خوردن و تلقی بیمار روانی در بیماران مبتلا به افسردگی در تمامی جوامع وجود دارد و باید با کار فرهنگی، تبلیغی و رسانه‌ای به ویژه از طریق دانشگاه‌ها و مراکز علمی از میزان حساسیت‌ها نسبت به مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان کاست تا افسردگی که مسری بودن آن از طریق انتقال عواطف و هیجانات منفی از فرد مبتلا به فرد سالم نیز به اثبات رسیده است، کنترل شود.


مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرس shoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.

منبع: اطلاعات

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس